
اينجا راهروی خروجی موزه كليسای سِينت پيتر هست. خيلی دوست دارم كه در چند پُست به وصف ايتاليا و زيباييهاش و آثار هنری كه در هر گوشه از اين كشور قرار دارد بپردازم. آنقدر انسان آثار هنری زيبا، مخصوصأ مجسمه ها، نقاشيها و آثار معماری در اين كشور مي بيند كه كاملأ اشباع می شود. برای من اوج اين لحظه ها دو بار در كليسای سِينت پيتر اتفاق افتاد، دفعه اول زمانی بود كه وارد سيستين چَپِل (
Sistine Chapel) شدم. وقتي چشمانم به
نقاشيهای سقف افتاد و نقاشی را كه عاشقش هستم و آرزوی ديدنش را داشتم
(Creation of Adam by Michelangelo Buonarroti)از نزديك ديدم. فضای بسيار عجيبی بود، وقتی كه فكر می كنی توی اطاقی كه ايستاده ای پانصد سال پيش (1508 ميلادی) مايكل آنجلو 4 سال تمام در همان اطاق مشغول خلق آن آثار بوده، بی اختيار از خود بی خود می شوی. گويی كه حضور او را همچنان می توانی در آنجا احساس كنی. به واقع حس عجيبی داشتم كه تا آن موقع تجربه اش نكرده بودم. دفعه دومی كه همچين حسی دوباره به من دست داد هنگامی بود كه در همانجا تنديس حضرت مريم با مسيح بی جان در دامانش كه باز هم از آثار مايكل آنجلو بود را ديدم.(
Michelangelo's Pieta)
سوالی كه به ذهن انسان در هنگام مشاهده اين آثار ميرسد اين است كه آيا نهايتی برای خلق چنين آثاری می توان در نظر گرفت؟!
4 دیدگاه ها:
اینکه میخوای به آثار ایتالیا بپردازی خوش بحال من میشم که همیشه عاشق ایتالیا بودم....
چه زیبایی خیره کننده ای داره...
لیلا
پدرام جان سلام. به ذوق و سلیقه و حسن انتخابت تبریک میگم. برات آرزوی سلامتی و موفقیت دارم. از دیدن وبلاگت لذت بردم
متشكرم ليلا جون... مرسي كه به من سر ميزنيد.
» نظر شما چیست؟